این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

اجلا...س ...پار...تی!

خوب امیدوارم این تعطیلات به همه تهرانیها خوش گذشته باشه..!!!

ما که فقط چهارشنبه و پنج شنبه تعطیل بودیم و امروز هم که شنبه است به یه مصیبتی خودمونو رسوندیم سرکار! دریغ از یه تاکسی که تو خیابون پر بزنه!! :))


البته به هر جون کندنی بود آقای مدیر خودخواه رو راضی کردیم که ساعت کاری رو تا 2 اعلام کنه و یه چند ساعتی لا اقل امروز زودتر بریم خونه.. آخه واقعا امروز دیگه خیلی زور داشت بیایم سر کار آخه نه تنها تهران بلکه اروپا و امارات هم امروز تقریبا تعطیلن و من که خودم به شخصه کاری جز وبلاگ نویسی و زدن چند تا ایمیل کاری بی خود نداشتم..


اینه که ما امروز ساعت 2 میریم خونه!

آخر هفته گذشته هم در تعطیلات دوباره هوار خونه مامانم شدیم ... که صد البته خیلی خوش گذشت...

پنج شنبه صبح با پسر یه سری رفتیم جنگل و حدود دو کیلو تمشک جنگلی چیدیم .. تجربه محشری بود..

حسابی بهمون خوش گذشت.. همش تبدیل به سه شیشه مربای تمشک و یه بطر شربت تمشک شد.. پنجشنبه شب شام هم مهمون مامان در رستوران یه هتل جنگلی اطراف ساری شدیم که خیلی خیلی قشنگ بود.. به همتون پیشنهاد می دم برید این هتلو از نزدیک ببینید.. جاش واقعا دنجه.. تو دل جنگل با یه هوا و ویوی عااالی!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد