ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یه روزایی با خودم به یک ابتکار تازه یه کار جدید و نو یه حرکتی که بتون رخوت و کندی این روزها رو بگیره و یه کم رنگ تنوع به زندگی کسل کننده و پرغبار این روزها بریزه فکر می کنم..
هرچی بیشتر فکر می کنم کمتر به نتیجه می رسم.. روزهای سختیه.. دست و پاهام بسته است..
برای رسیدن به چیزهایی که دوستشون دارم رخوت و خستگی و تنبلی و البته مشکلات مالی دست و پامو بسته..
خبر جدید اینکه فردا یا پس فردا باید بریم و عکسهامونو انتخاب کنیم... اما...
بگذریم.. مشکلات همیشه هست و تمومی هم نداره..
یکی منو به یه مسافرت دعوت کنه محض رضای خدا...
آخ عزیزم... ایشالله این روزها بگذره خیلی زود... چقدر ناراحتتم...
ناراحت نباش عزیزم.. من دیگه عادت کردم..