این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

فردا..

فردا رو مرخصی گرفتم که برم دیدن عزیز... هر سه عمه و تنها عموم هم اونجان..

مادرم و برادرم... همه هستن.. همه قول دادن که بیان و باشن... اما تو..


تویی که جات خالیه بابا.. فردا که بشه 4 سال از آخرین باری که صداتو شنیدم می گذره و تو 4 ساله که دیگه با من حرف نزدی..


4 سال پیش این روزها آخرین لحظات زندگیتو می گذروندی و من نمی دونستم..


تو برای فندق ما بهترین بابا بزرگ دنیا بودی .. با اینکه اون موقع فقط 4 سالش بود اما هنوز تو رو به یادش میاد و بعضی وقتها دلش تنگ می شه.. اون روزها منتظر بود که بیای و عینگتو با خودت ببری.. می گفت پس باباجون الان بدون عینک چه جوری کتاب می خونه...


تو بهترین بابای دنیا بودی و من همیشه جای خالیتو تو زندگی حس می کنم..


کاش می شد به اون روزها برگشت که به شوق برگشتن من به خونه خوابت نمی برد و همش در حال مهیا کردن چیزایی بودی که من دوست دارم..



من زیاد در مورد پدرم می نویسم چون فرشته زندگی من بود.. پدرم..

همه زندگیشو برای من و ما داد.. پدرم بخشنده ترین آدمی بود که می شناختم .. حتی در مقایسه با خیلی پدرهایی که اطرافم می بینم پدر من الماس انگشتر خانواده ما بود..


بزرگترین حسرت زندگی من بی پدریه...


درکم کنید..

نظرات 7 + ارسال نظر
آبی مهربون پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ

عزیزم. خدا رحمتش کنه. چقدر خوبه که آدم بچه اش ازش اینقدر به خوبی و مهربونی یاد کنه. دلم خواست که واسه بچه ام اینجوری باشم که اگه مردم، مثل پدر شما به خوبی ازم یاد بشه. من بی صبرانه منتظر پستهای شمام.

گل نسا پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:21 ب.ظ

روحشون شاد و قرین آرامش باد...

مونیکا پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:19 ب.ظ http://lvlonica.blogfa.com

با اینکه تجربه شو نداشتم ولی میتونم درک کنم که چقدر سخته اونم پدری که به قول خودت انقدر خوب بوده .امیدوارم روحش همیشه شاد باشه و از دور هواتو داشته باشه

آزی شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:28 ب.ظ

عزیز دلم
خدا رحمتشون کنه
مطمئنم جاشون خیلی بهتر از اینجاست و از اون بالا داره به بهتر شدن زندگیت کمک میکنه (اینو مطمئنم عزیزم)
اندکی صبر، سحر نزدیک است!

زمستون شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:34 ب.ظ

روحش شاده از داشتن تو... مطمئنم...

فیروزه یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ب.ظ

انگار رسم دنیاست که خوب ها زودتر میرن ...
روحشون شاد باشه ... تک تک جملاتی که میگی رو با همه وجودم درک می کنم ... بی پدری خیلی سخته ...

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:08 ب.ظ

بی پدری خیلی سخته !

ولی وقتی که پدر داری و انگار که نداری از همه چی سختره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد