این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

جایی دیگر..

دلم برای خونه خودمون تنگ شده.. یه چند روزی هست (از یکشنبه) که خونه مادرشوهر هستیم.. 

رفتن مسافرت و شبا می ریم خونشون... 

البته تنوع خوبیه.. زندگی تو خونه زندگی یکی دیگه...:دی 

یه سوالی دارم.. تو این مدت مادرشوهرم همه مایحتاج خوراکی و غیرخوراکی مارو گذاشته دم دست که یه وقت مشکلی نداشته باشیم اما من روم نمی شه از غذاهای تو فریزر استفاده کنم.. مثلا گوشت و مرغ رو از خونه خودمون اوردم و استفاده کردم.. به نظرتون کار بدیه؟ بهشون بر می خوره؟ 

آخه آدرس همه چیزو وقت رفتن بهم داد که استفاده کنم... اما من می گم بده.. هان؟ نظرتون چیه؟

نظرات 4 + ارسال نظر
خانم سین چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ

کار بدی کردی عزیزم، ناراحت میشه خب

راست می گی؟؟؟ خوب آخه فکر کردم حالا ما داریم یه کاری می کنیم براشون دیگه یخچالشونو خالی نکنیم.. :(

عطــــــــــــر برنـــــــــــــ چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:29 ب.ظ http://atr.blogsky.com

حالا اون وسط مسطا یکی دو بسته مرغ و گوشتم از تو فریزرشون بردار! همه رو که نه اما ازشون استفاده کن که یه وخ ناراحت نشه!

بوبو چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:00 ب.ظ

ای ول یعنی نزدیک مایید؟

نه عزیزم.. مادر شوهر منم تهران زندگی می کنه.. اون یکی از فامیلامون بود که نزدیک شماست..

بادوووم شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ق.ظ

بستگی داره به جنس مادر شوهر مربوطه، یه سری نه تنها ناراحت نمیشن دعام به جونت میکنن اما اون مهریوناش ناراحت میشن...ظاهرآ ایشون جزو دسته دومن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد