ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعضی وقتها روزهای سخت خیلی نزدیکتر از اون چیزی هستن که ما فکرشو می کنیم...
شنبه روز عالی ای بود اما امان از یکشنبه! بدترین لحظات رو تجربه کردیم کنار هم..
تو توی هال بودی و من تو اتاق.. یا تو توی اتاق و من تو آشپزخونه یا هال..
سعی می کردیم بیشترین فاصله رو از هم بگیریم..
نمی دونم چرا.. اصلا از وقتی اومدی حالت بد بود.... خودتم نمی دونستی چرا اگه اون مسابقه هم نبود شاید اصلا یک کلمه هم حرف نمی زدیم..
نمی دونم این سایه ها چیه که بعضی وقتها از روی زندگیمون رد می شه..
دلگرفتگی ها و بی حوصلگی های بی دلیل تو و من...
مسخرم نکنید اما من شدیدا به چشم زخم اعتقاد دارم!
اعتقاد بجایی است... خداوند در قران به آن اشاره فرموده
منم خیلی اعتقاد دارم
ثابت شده ست
لعنتی خیلی هم زود جواب میده
عزیز دلم دلم گرفت وقتی متنتو خوندم...
راستش پیتی عزیزم منم مثه تو به این چشم زخم که میگی بدجوری اعتقاد دارم، اصلن انگار واقعیت محض داره شاید..
شنیدی میگن به ما خوشی و خنده نیومده!؟ مام هر وقت سر کیف هستیم یه جورایی چشم میخوریم و بعدش حتمن یه اتفاقی برامون میوفته..
اما این سایه هایی که ازش حرف میزنی موندگار نیستن ناز نازی من!
:دی
مطمئنم شب بعدش همسرت با یه شاخه گل یا یه لبخند از دلت در میاره
پیتی جونم زیاد سخت نگیر
خب گاهی پیش میاد دیگه
واسه همه هم پیش میاد
مهم اینه که ادامه پیدا نکنه و دوباره همه چی رو فراموش کنید و کنار هم باشید شاد و خوشبخت
سعی کن این ناراحتیا زیاد عمیق نشن
بهش فکر نکن، بذار که اینقدر سطحی باشن که یه باد ملایم بتونه با خودش ببرتشون
:*
سلام پیتی جونم.اولا ممنون که نسبت به کامنت قبلیم لطف داشتی،دومآ خدا بهترین جای بهشت رو نصیب پدرت کنه(اینو به خاطر روز پدر گفتم)، سومآ از اینکه دلتنگی ناراحت شدم.اما قانون زندگیه دیگه گاهی خوشحال یه وفتم ناراحت...همسرتم یه آدمه ..گاهی آدم بی دلیل حوصله نداره ..اما راستش منم به این چشم زخم اعتقاد نداشتم اما به مدته که همش بعد از دیدن به عده ای اتفاقای بدی واسمون میفته دیگه کم کم دارم میترسم
آهای خانومممممممم
دوباره شما رفتین غیبت صغرا؟؟؟
بیا دیگه بابا:(