این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

بعد از یه قرن!

سلام بعد یه قرن!  

می دونم که دلتون برای پستهای آبدوغ خیاری من تنگ شده بود!  

خوب زیاد حوصله نوشتن نداشتم راستش.. 

 

خلاصه بگم که ما آخر هفته رو با مادرشوهر و پدرشوهر رفتیم شمال... خوش گذشت.. البته موقع رفتن چنان ترافیکی بود که ۵۰ کیلومترو تو ۳ ساعت رفتیم.. 

 اما موقع برگشت جمع صبح راه افتادیم و خیلی خوب بود.. 

 

این چند روزه هم کلی کار داشتم تو شرکت.. به خدا خبر دیگه ای نیست.. آهان راستی تصمیم دارم برم کلاس رقص.. اگه کسی کلاس رقص خوب می شناسه معرفی کنه لطفا! 

اولش تصمیم داشتم کلاس رقص دونفره بریم با پسرک اما خوب اون یه خورده وقتش پره نمی رسه در ضمن بچم استاد رقصه!  

البته منم یه چیزایی بلدم بیشتر واسه تفنن می خوام برم.. 

 

پ.ن.۱.  چقدر این سر.یا.ل دل .نو.از.ان مسخره و سطحیه! حالم به می خوره اه اه! 

 

پ.ن.۲. رنگ م.م.ل.ک...ت هم که به شدت قهوه ای شده! دستت درد نکنه میمو.ن ز.شت تهوع آور!

نظرات 9 + ارسال نظر
بوبو سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ

خوب من چیکار کنم پرنده مون رفته فعلا بالای درخت چه چه بزنه برا نت بازی وقت نداره؟؟!!!!!:((((
در ضمن کلاس رقص خوب میخوای؟کلاس بوبو قری:))
عالیه بهخدا یعنی به صورت دستی از خانوم جنیفر لوپز مدرک میگیری:))))
یعنی آخر شلنگ تخته ام ها:))))

:)))))))))))))))))))))))) پس بیا باهم بریم!

هلیا سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 ب.ظ

خانمی من کلاس رقص سمت غرب می شناسم خواستی ادرس بدم

مرسی عزیزم...البته غرب یه خورده برام دوره.. اما اگه می شه آدرسشو بده.. شاید تونستم ساعت مناسبی تنظیم کنم برم.. شهریه اشو می دونی چقدره؟

گلدونه سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:38 ب.ظ http://gharibe0001.blogfa.com

بعد از یه قرن! عمرت چه زود میگذره توظ!

بانو سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ http://lanuit.blogfa.com

رسیدن به خیر!

عطر برنج سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:22 ب.ظ http://atr.blogsky.com/

نه!! ببینم!! تو روت می شه آخه؟؟روت می شه؟؟
استاد رقص مموی بی همتا اینجا نشسته و تو از دیگرون می پرسی؟؟هاین؟؟
من ۶ ماهه دارم می رم!توپ شدم! منتهی سمت شمال غربه!
خواستی آدرس بدم.۱ ماهه ش ۲۲ تومنه!

جدیییییییی؟؟ آره راس می گی گفته بودی... رقص ایرانی می ری؟

حاج خانوم سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:35 ب.ظ

خب بعد از یه عذر خواهی شدید الحن برای دیر کرد و احیانن دستم بشکنه و پام نیز هم D: باس بگم که خب مام رفتنی تو ترافیک بودیم اما برگشتنه مام صوب راه افتادیم و خوب بود
راستی شوما از فیروزکوه رفتینو برگشتین آیا؟
ما از فیروزکوه رفتیم چون هراز و چالوس بسته بود اما برگشتن از هراز اومدیم که یه جاهایی بسته بود بخاطر تصادف و تعدد ماشین و این صوبتا اما بعدش خوب بود تا تهرون!
D:

خدا نکنه.. نه بابا من معذرت می خوام کامنت زوری که نمی شه! ما از هراز رفتیم از فیروزکوه برگشتیم!

حاج خانوم سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:36 ب.ظ

کلاسِ رقص مقص هم نبیلیم والاه
خب آخه من ذاتن خودم رقص هستم دیگه D:
آشنا پاشنا هم ندارم خاهر

زمستون چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ق.ظ http://zemesto0n.blogfa.com

آخ گفتی.. این دلنوازان حال منم بهم می زنه..

پرنده خانوم چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:05 ب.ظ

شلااااااام:*
من اومدم:*دیر کردم اما دلم میخواد کامنت بذارم:*
ملسی از کامنتات:">
به به شمال
منم میخوااااااااااااام
خیلی میچسبه الان
کلاس رقص هم خیلی خوبه پیتی
خیلی نشاطو شادابی میاره
من تابستون سال پیش میرفتم
البته رقص آذری
خیلی خوب بود
حالا اگه فرصت شد بازم میرم که ادامه بدم
اما فرصت نیست اصلااااا:(((((
میبوسمت:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد