این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

روزهای با تو بودن...

برای تو می نویسم.. برای تو که لبخند لحظه های من تنها از تو رنگ می گیره... 

...عزیزم.. نمی خوام شعر بنویسم.. نمی خوام متنی بنویسم که احساساتی باشه.. می خوام فقط از تو بنویسم... 

 از تویی که عطر تنت، بوی نفست، نگاهت، رنگ کهربایی چشمات، چال روی گونه و چونه ات، پوست برنزه ات و اون شکم تپل نرمت برای من یعنی همه دنیا به علاوه عشق.... 

هرگز فراموش نمی کنم که برای با هم بودن چه روزهای سختی رو گذروندیم.. روزهای سخت پر از اشک... روزهای سخت اصرار ها و انکارها.. روهای سخت دل شکستن و دوباره دل بستن... 

 

روزهای سخت تماسهای ناموفق..روزهای راههای دور رو نیمه شب به شوق دیدار هم پیمودن...   

روزهای دیدار از پشت قاب یک دنیای مجازی و تو فرسنگها از من دور... و اشک و اشک و اشک.... 

  

شب یلدا... شب خواهش ماندن...تا همیشه...شب دوری... شب دوری تا همیشه... 

برای تو که این روزها وقتی صدای کلیدت تو قفل در میاد هنوز با ناباوری می گم یعنی این تویی؟ مرد من؟ مرد من برای همیشه...؟ من تو را آسان نیاوردم به دست... 

وقتی میگی شبها دیگه بدون من خوابت نمی بره.. وقتی فقط با نوازش من می خوابی.. وقتی منو مثل یه عروسک بغل می کنی و می خوابی..آروم و مهربون.. وقتی با بی تابی های شبانه ام تو خواب، با حرف زدنم تو خواب کلافه ات می کنم و تو آروم و مهربون فقط نوازشم می کنی و صبح با شیطنت بهم می گی.. وقتی موقع ظرف شستن پا به پام می آی و از پشت بغلم می کنی و ماساژم می دی.. وقتی از غذایی که پختم همش تعریف می کنی... وقتی تو خونه مامان و بابات یواشکی بهم چشمک می زنی که یعنی آره عزیزم من حواسم بهت هست... یعنی مخلصیم.. یعنی دوست دارم.. یعنی عشق منی... وقتی دونه دونه عکسای عروسیمونو می بینیم و انتخاب می کنیم... وقتی به یاد شب عروسی می ریم تو خیابون تالارمونو با صدای بلند آهنگ ای یار مبارک باد عروسی رو با صدای بلند گوش می دیم و می خونیم و می رقصیم... وقتی پشت فرمون می خندی آخه حواست هست که اون چال گونه ات سمت منه من دارم می میرم از دیدنش...وقتی تو شدی مرد من... همه دنیا رنگش شد سبز.. سبز سبز.... 

 

بدجوری دوست دارم خره!

نظرات 8 + ارسال نظر
گلدونه ی مزدوج شده سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:12 ق.ظ http://gharibe0001.blogfa.com

حسادتم زد بالا!
خدایا :(
راستی چک میل کردی؟
عکسا کو؟ خجالت نمی کشی؟ واقعا که!!! امروز میام خونتون، حالا ببین!

عطر برنج سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ http://atr.blogsky.com/

شیرم سر رف! کف و خونه م قاطی شد!
آخ جون ماساژ! آخ جون فک مربع شکل و چال لُپ!
آهای من عکس می خوام!! نگو که نمی خوای بفرستی هااااااااااا! خفه ت می کنم پیتی!
به یه بازی وبلاگی دعوتت کردم پیتی!

بوبو سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:32 ب.ظ

ای بابااا این پست که به درد ما نخورد باشد که پست بعدی به دردمان بخورد:))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
ببینم آقای شوهر میدونه با تک شاخ ازدواج کرده؟یا هنوز روسریتو کنار نزدی؟؟؟:)))))))))))))))))))))))

فیروزه سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ب.ظ http://2nimeyeroya.blogsky.com

لحظه های با هم بودن ، شادی ، آرامش و عشقتون همیشه مستدام باشه پیتی جان :)

بانو سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:40 ب.ظ http://lanuit.blogfa.com

این ها که نوشتی هم شعر است و هم متن عاشقانه... از خود زندگی نوشته ای...

طنین سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:39 ب.ظ http://asalioman.blogsky.com

بابا عشقولانه خونم زد بالا ((:

زمستون و مونیدون ! چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ق.ظ

ما تحت تآثیریم ..
بوووووووووووووووووس
بغلللللللللللللللل
یه دنیا خوشبخت باشید :****

فلفل بانو چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:57 ق.ظ http://jayejadidma.persianblog.ir/

وای مبارکه خانمی
ببخش من خیلی دیر پیدات کردم که تبریک بگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد