این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

فصل عاشقی..

آخه چی می شد اگه همه روزای سال مثل دیروز بود با نسیم خنک بهاری.. نم بارون.. بوی خاک.. هوای تمیز و عشقققققققققققققق....  

 

وقتی از مترو پیاده شدم تا خونه ۱۰ دقیقه پیاده روی داشتم و هیچ چیز نمی تونست  منو که در حال گوش دادن به آهنگای موبایلم بودم که پر بود از انواع مختلف موسیقی از رپ و راک گرفته تا دل دیونه مهست.ی بیشتر از این بارون بهاری شاد کنه.. با عشق به بارون بی اعتنا به آدمهایی که برای فرار از رحمت الهی می دویدند با آرامش قدم بر می داشتم و آهنگ زیر لب زمزمه می کردم... برای من بوی بارون و خاک یعنی عشق... 

خدایا ازت ممنونم.. 

از حس عاشقی که به خودم اومدم دیدم تو ماست بندی محلمون ایستادم و نیم کیلو کشک خریدم واسه آش رشته امروز... 

شدیدا به شکل ویارانه ای هوس درست کردن آش رشته کردم... امروز دیگه طلسمو می شکنم... جای همه شما خالی... 

خبر خوب در مورد خودم اینکه به طرز عجیبی قوی شدم.. البته روحی! دیروز تا صر خبری از پسرک نداشتم.. یعنی از قصد زنگ نزدم تا خلا منو احساس کنه.. تا دلش پر بزنه... تا اینکه درست وقتی رسیدم خونه اس ام اس زد: سلام عزیزم!قبلا با معرفت تر بودی!  

منم بی اعتنا به این حرف و برای اینکه فکر نکنه که خودمو کشتم تا زنگ نزنم و برای اینکه نشون بدم خوب اتفاقی نیفتاده که زنگ نزدم و اینکه خوب خودت می زدی.. زدم به صحرای کربلا و زدم: 

 می بینی چه هوایی شده جوجو؟ من تازه رسیدم خونه... تو کجایی؟ 

اونم جواب داد و یه سری حرفای روزمره زدیم... 

شب هم باهاش حرف زدم تلفنی که روحیه خراب و بی حس و حال تو روحیه منو از بین می بره... و حرفایی زدم که فکر کنه اگه شاد نباشه خودش این روزها رو از دست می ده چون من دارم از ای دوران لذت می برم... 

خلاصه یه جورایی احساس کرد چه خوبه که دختری مثل من گیرش اومده! (خودشیفتگی مفرط

خلاصه شب به چند اس ام اس خوب ختم شد...  

دوستان آخر هفته خوبی داشته باشید!

نظرات 1 + ارسال نظر
آفتاب شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:37 ق.ظ http://sarzamineharz.blogfa.com

سلام عزیز دلم...ممنون بابت کامنت قشنگت...چشم به زودی آپ می کنم عزیزم...واااای چه قدر دلم آش رشته خواست یه هو! ( جوجو نکنه تقصیر توئه؟!! چرا یهو ویار آش رشته کردم منم؟!!خدا بگم چی کارت نکنه!!)
پست قبلیتم الان خوندم...قربونت برم که مثل من دلت میاد عشقتو الکی بندازی تو خرج...ببینم ما یه کم مشکل داریم یا بقیهی دخترایی که مثل ما نیستن؟!؟!

احتمالا منظورت اینه که دلمون نمی آد بندازیمشون تو خرج نه؟ ؛) نه ما هیچ مشکلی جز عشق نداریم عزیزم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد