این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

خاطرات شمال محاله یادم بره... :)

این چند روز تعطیلی رو رفته بودم شمال... هوای شمال عالییییییییی بود ... کنار دریا زیر نم نم بارون قدم زدن... خوابهای عمیق و طولانی بعدازظهر.. غذاهای خوشمزه.. بدون نگرانی سیر خوردن :)))) کاش فقط کمی طولانی تر بود.. من اونقدر تشنه استراحت و مسافرتم که با یکی دو روز تلافی نمی شه.. دوبار وارد تهران و هواد دود زده و مردم مخمور شدم.. کاش مجبور نبودم تهران زندگی کنم.. من از پایتخت بیزارم.. :(( کاش زندگی طور دیگری بود..
نظرات 5 + ارسال نظر
پیس پیس پیسسسسسس دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:56 ب.ظ

بیزار؟؟
من جنوبم آرزومه تهران زندگی کنم
اونوقت شما دوست داری تهران نباشی؟؟
جل الخالق
این همه امکانات رو اونجا ول کنی بری شهرستان ؟

آواز دهل شنیدن از دور خوش است...

آبی مهربون سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ق.ظ http://abiemehraboon.blogfa.com

خوش به حالت انشااله همیشه خوش باشی. هرکی این کامنت رو میخونه واسه منم دعا کنه تورو خدا تو زندگیم زیاد به مشکل خوردم دوباره تازگیا. اونقدر خوبی کردم نتیجه اش رو به بدی دارم می بینم.

ان شاالله که مشکلاتت به زودی حل می شه.. عزیزم خاطرات خوش دلیل بر نبودن خاطرات بد نیست همه آدمها در زندگیشون مشکلات ریز و درشت دارن..

فیروزه سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:34 ب.ظ

رسیدن به خیر ... همیشه به سفر و گشت و گذار ...
من دلم لک زده برای مسافرت ... اما جور نمیشه حتی همین ۲ روزه اش هم جور نمیشه ... خیلی خسته ام ... خیلی ... این روزها اینقدر بغض قورت میدم که حد نداره ... =(((((

عزیزم چی شده؟ اتفاقی که نیفتاده؟ می فهمم چی می گی.. مسافرت واقعا برای آدم لازمه و ضروریه.. راستش ما هم تو این دو روز اونقدر استرس کا پسرک رو کشیدیم که نگو.. خیلی محل کارش رو مرخصی گیرن.. دیگه ایندفعه اگه نمی اومد خودم تنها می رفتم..

ویدا جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:31 ق.ظ

سلام. چه تفاهمی.... من هم شمال بودم. خداروشکر فرصت شد کل شمال رو تقریبا گشتیم. از رشت و انزلی و تنکابن و بابلسر و ساری... خداروشکر روحیه مون کلی بهتر شد. واقعا مسافرت یه چیز واجب و ضروریه ها... خوشحالم که توام رفتی دوستم. راستی من عاشق تهرانم ولی متاسفانه کار انتقالی شوهرم هنوز بعد دو سال جور نشده. توروخدا برامون دعا کنید که کار ما هم زودتر جور شه. مرسی

ان شاالله هر جور صلاحته همون پیش بیاد عزیزم...

من شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://donyayeinruzayeman.blogsky.com/

به شدت موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد