این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

خبر خوب در یک بعد از ظهر داغ تابستان...

خبر خوب تجدید چاپ کتابم در یک روز داغ تابستون مثل یه لیوان آب خنکه که حسابی سر شوقم می یاره... از بین چند کتابی که ترجمه کردم دو کتابم به چاپ دوم رسیده.. این برای من به معنی خیلی چیزهاست.. اینکه برم تو یه کتابفروشی و بگن این کتاب توی این مجموعه از همشون پرفروش تره و الان خیلی وقته که نایابه و خیلی ها دنبالشن بدجوری حس جاه طلبی و غرورمو قلقلک می ده.. کتابی در دست ترجمه دارم که مطمئنم خیلی پرفروش می شه و فقط یه همت چند روزه می خواد که تمومش کنم.. خبری که امروز شنیدم یه خورده پشتکار و همتمو تحریک می کنه.. ببینم چی کار می شه کرد..
نظرات 2 + ارسال نظر
سعیده چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:59 ب.ظ

باباااااااااااااااااااااااااااااا مترجم!!!!!!!!!!!!!!!!! بابا نابغه بابا کار درستتتتتت
می گم من به تو سوغاتی می دم تو هم کتابتو هدیه بده :))))

قبول!

مموی عطربرنج پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:49 ق.ظ http://atri.blogsky.com/

مبارک باشه عزیزم...اسمشم بگو ببینیم چیه!

مرسی عزیزم....استفان هاوکینگ - قدم اول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد