ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امروز دومین روز سفره.... درسته که از صبح مدام در حال انجام کارهای شرکت و مراسم خیرات پخش کردن برای سالگرد بابا و کارهای بیرون مامان گذشت... اما!!! با وجود همه رطوبتی که همه لباسهامو خیس کرده من الان یه پوست تمیزو لطیف و نرم دارم که با هیچی عوضش نمی کنم..
فردا صبح بامامان تیکه دوم سفر رو شروع می کنیم ... پسرک هم گرچه تنهاست ولی فکر کنم داره خیلی بهش خوش می گذره بدون من!
خلاصه حالشو می گیرم اگه برم ببینم چاق شده و خوش گذرونده! والااا!
همینا دیگه امشب هم با داداشی و عروس آینده می خوام برم بیرون!!!!
خواهر شوهر به دیدن عروس تازه می رود!
خلاصه برم ببینم لیاقت داداش ما رو داره یا نه!
من اینقدر خواهر شوهر خووووبیم مامانم گفته!!!
برمی گردم با خبرهای جدید...
زود زود بیا با خبرای جدید....
بهم بگو عروس جدید چجوریه
واه واه کجا خواهر شوهر خوبی هستی از الان داری میگی ببینم لیاقت داداشمو داره یا نه واه واه
روح پدر بزرگوارت شاد، عزیزم...
قربونت برم که اینقدر مثبتی پیتی جونی :*
بخاطر آب و هوا پوستت خوب شده یا رفتی اپیلاسیون؟ (آیکون یک عدد گل نسای فوزول :D)
هاها، نه بابا مطمئنم آقای پسرک داره اونطوری میگه که تو فکرت آزاد باشه و خوش بگذرونی! :)
بله بله، شما خواهر شوهر نامبر وانی میشین، بس که خوب و مهربونی :*
پوست صورتم به خاطر رطوبت خیلی خوب شده بود البته اپیلاسیون هم کردم!
از دست این مردها!
به به چقدررررررررررررررررر خووووووووووووووووووب.
می تونم حس ت رو کامل درک کنم و خیلی خوشحالم از خوشحالی ت...
خوش بگذره عزیز دلم
یعنی مشخصه که خواهر شوی خوبی هستی!! بر منکرش لعنت!!
خوش بگذره پیتی جونم!
من تازه از شمال برگشتم...هوا خیلی خوب بود...مخصوصا شبهاش!
آره والا!
هوا که عالی بود..