ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نمی دونم چرا این روزا همین جوری الکی پر از انرژیم...
چشم نزنین ها!!!
دلم خیلی می خواد برم بعد از مدتها یه کتاب بخونم.. کاش عید فطر تعطیلیش سه روزه باشه!
تو رو خدا اینقدر نگین این مملکت همش تعطیله... خوب باشه چی می شه!
بخاطر گل روی شما شنبه تعطیله...حالشو ببر
والا اگه میشه یه کم از این انرژیتون رو تو ایمیل به ما هم منتقل کنین بد نیستا@@
سلام!فکر کنم بعد یک سال...شایدم 2 سال دارم سلام میکنم!
اصلا فکر نکنم منو یادت باشه...اون زمانیم که تو این دنیای وبلاگ بودم زیاد فعال نبودم...
ولی یک حس خاص الان دارم که اصلا نمیشه بیانش کرد!بعد کلی مدت اومدم تقریبا همه ی پستاتو خوندم.
همش میخواست گریم بگیره!نه اینکه غمگین باشه پستات!اصلااااااااا...اتفاقا خیلی همشون قشنگ و زیبا بودن.
بیشتر از گذر زمان گریم گرفت : د ی...چقدر زود میگذره!
خیلی خوشحالم با کسی داری زندگی میکنی که دوسش داری.فاصله خیلی چیز بدیه...وقتی فاصله ها از بین میره آدم خیلی خوشحال میشه...حتی بچه دبیرستانیی مثل من که هنوز عقلش کامل نشده : د ی
همه ی زندگی ها مشکلات داره!مثلا زندگی دانش آموز مجردی مثل هم مشکلات داره!نگرانی از آینده...آقا من رشته چی بخونم؟!کجا زندگی کنم؟...
تو غربت هم آدم جز بالشش کسی رو نداره که بغلش کنه و گریه کنه...برای همین من به عنوان یکی از پر مشکل ترین دخترای جامعه مطرحم : د ی
ولی همه ی این مشکلات درستتتتت میشه!شاید خدا این مشکلات جلو پامون میزاره تا قدر خیلی چیزامونو بدونیم!
در کل برات آرزوی بهترین هارو میکنم
فعلا : د ی
شما باز که رفتی تو غیبت کبری؟کجایی دختر؟از کارت چه خبر؟هنو همونجایی؟