این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

من و بی پولی!

سلام.. این روزهای آخر ماه بی پولی بدجوری گریبان منو گرفته.. خیلی دلم می خواست برای چهارمین سالگرد ازدواجمون که 5 مرداده برای پسرک کاری بکنم.. جایی برم.. حرف جدیدی بزنم.. اما بی پولی بدجوری بیداد می کنه.. مخصوصا با این هدف که تو کوتاه مدت تا آخرشهریور برای خودمون تعیین کردیم که همانا رفتن به خونه جدیده دیگه عملا پول هم باشه جرات خرج کردنش نیست... اگه خرج کنم باید از رویاهایی که برای خونه جدید دارم رو فراموووووووووووش کنم :دی ای بابا آخر هفته گذشته هر دو روزش مهمون داشتم.. پنج شنبه یکی از دوستای پسرک که با خانومش که باردار هم هست و جمعه هم یکی دیگه از دوستای پسرک و همسرش که که یه بچه 15 ماهه دارند.. یه دختر. اصلا نفهمیدم آخر هفته چه طوری گذشت.. بچه ها یکی بیاد منو مجانی ببره مسافرت!!! :)))))) خدافظ!
نظرات 2 + ارسال نظر
سعیده یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:25 ب.ظ

بیا به جای من برو دبی! مصاحبه هم بده!!!!! :)))))

تو حالا بیا ایران بعد تصمیم می گیریم کی بره دبی!! :))

ویدا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:18 ب.ظ

از بی پولی نگووو پیتی جان که تو این دوره مشکل هممون همینه:-))

آی آی!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد