این روزها....

روزهای زندگی من...

این روزها....

روزهای زندگی من...

روز واقعه!!!

با صد بار سونو گرافی و اینا دیروز تو مرکز رویان بهم گفتن که بقایای جنین در رحمم زیاده و حتما باید کورتاژ بشم... مواردی هم دیده شده که باید نمونه برداری و آزمایش بشه.. دیشب نتیجه سونوی رویان رو به پزشکم نشون دادم و گفت ساعت 6 صبح امروز برم بیمارستان بهمن اما من ساعت 6 صبح نمی تونستم نامه از بیمه بگیرم چون هزینه جراحی رو در صورتی بیمه می ده که نامه معرفی نامه از بیمه به بیمارستان داشته باشم..خلاصه امروز رو جستم و نخوابیدم بیمارستان.. حالا در به در دکترم هستم که بهم وقت بده برای یه روز دیگه خیلی هم سرش شلوغه... خلاصه از دیشب به پسرک می گم نکنه داروی بیهوشیش چینی باشه و من برم تو کما!!! این هم از مادر شدن ما...
نظرات 4 + ارسال نظر
فیروزه دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:41 ب.ظ

توکلت به خدا باشه عزیزم ... ایشالا که به خیر و سلامتی همه چی بگذره ... از دکترت بپرس احتمالا با بیهوشی و با ساکشن بشه کورتاژ کرد ... بازم میگم ... هر کاری و کمکی از من بر میاد حتما بهم بگو ...

آره بیهوشی که داره... روشش اصلا همینه بیهوشی و ساکشن! مرسی بابت همه همراهیات عزیزم..

مموی عطربرنج سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:12 ق.ظ http://atri.blogsky.com/

ایشالا که بی درد و خونریزی زیاد انجام می شه...
دکتر من که خیلی خوب این کار رو انجام میده! چند تا از مریضاش ازش در این باره خیلی تعریف می کردن.می گفتن دو روز بیشتر خونریزی نداشتن...
برات آرزوی سلامتی دارم عزیزم...

آره دکتر منم خیلی معروفه در عملهای زنان.. معروفه به اینکه خرابکاری اینو اون میارن پیشش که درست کنه.. دکتر محسن معینی خیلی معروفه.. اما خوب اسم بیهوشی و بیمارستان که میاد آدم یه خورده ترس برش می داره.. مرسی ممو جون..

ویدا پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:12 ق.ظ

پیتی جان چه خبر؟ منتظر پست جدید با خبر سلامتی کاملت هستیم عزیزم.

هنوز کورتاژ انجام نشده.. هفته دیگه.. دیگه دارم کلافه می شم..

فیروزه شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:08 ب.ظ

خوبی پیتی؟ یه خبر بده از خودت ... انجام شد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد